مطالب کمک درسی کاروفناوری پودمان برق و الکترونیک کاروفناوری هشتم و نهم
آشنایی با دانشمندان صنعت برق و الکترونیک
1-شارل آگوستَن دو کولُن Charles-Augustin de Coulomb
1806 - 1736
او دانشمند فرانسوی است که حرفه اش مهندسی نظامی بود. به علوم و رياضيات علاقه داشت. کولن با ابداع ترازوی پيچشی خاصی توانست ثابت کند که نيروی الکتريکی بين توپ های کوچک باردار از قانون عکس مجذور فاصله پيروی می کند. بررسی های او در اين مورد مشابه کار کاونديش در مورد
گرانش بود.
واحد مقدار الکتريسيته به احترام او کولن ناميده می شود.
2-گئورگ زیمون اهم George Simon Ohm
1854 - 1789
پدر اين دانشمند آلمانی قفل ساز بود، ولی به مطالعهٔ کتاب های علمی علاقه داشت و پسر را نيز تشويق می کرد. اهم در 18 سالگی معلم رياضی شد و پس از گرفتن دکترای رياضی، استاد دانشگاه شهر کلن شد. در اين زمان بود که با استفاده از تشابهی که ميان انتقال گرما و الکتريسيته کشف کرد به اندازه گيری شدت جريان الکتريکی پرداخت و قانونی را ارائه داد که امروز به نام قانون اهممعروف است. انجمن سلطنتی انگلستان بزرگ ترين نشان علمی خود را به پاس کشف اين قانون به او اهدا کرد.
واحد مقاومت الکتريکی به احترام او اهم ناميده می شود.
3- جیمز وات James Watt
1819 - 1736
واحد توان به احترام او وات ناميده می شود.
4-گوستاو کِرشهُف Gustav Robert Kirchhoff
1887 - 1824
شهرت اصلی کِرشهُف، فيزيکدان آلمانی، هنگامی آغاز شد که وی سمت استادی فيزيک دانشگاه هايدلبرگ را به عهده گرفت. او در پيشبرد طيف نمايی و طيف نگاری پژوهش های زيادی انجام داده است و در گسترش کاربردهای رياضی در فيزيک سهم به سزايی دارد.
او قانونی کشف کرد که هر جسم همان پرتوهايی را جذب می کند که خود می تواند گسيل کند، و به نام قانون کِرشهُف معروف شد. او هم چنين با بررسی مدارهای الکتريکی توانست قانون های اول و دوم مدارها را که به قانون جريان ها و قانون اختلاف پتانسيل ها معروف است بيان کند.
5-نیکلا تسلا Nikola Tesla
1943- 1856
تسلا در کرواسی به دنيا آمد. بعداً او به آمريکا مهاجرت کرد و مدتی با اديسون همکاری نمود. اديسون همواره با جريان برق مستقيم کار می کرد ولی تسلا کارکردن با جريان برق متناوب و دارای ولتاژ زياد را عملی ساخت.
به پاس خدمات او يکای شدت ميدان مغناطيسی در SIرا با تسلانشان می دهند.
6-جوزف هنری Joseph Henrye
1887 - 1798
هانری در شهر آلبانی در ايالت نيويورک به دنيا آمد. او در خانوادهٔ فقيری می زيست و از جوانی ناگزير به کار کردن بود. در نتيجه تحصيلات خود را با وقفه و نامرتب ادامه داد. از سيزده سالگی شاگرد ساعت سازی شد ولی شبانه به تحصيل نيز روی آورد و با کوشش بسيار توانست در يکی از مدارس روستايی به شغل معلمی بپردازد. ضمن اين که به تحصيل طب و مهندسی نيز علاقه مند بود و سرانجام به سمت استاد رياضيات و فيزيک انتخاب گرديد.
او از سال 1868تا پايان عمر رياست آکادمی ملی علوم را عهده دار بود. او در خصوص الکترومغناطيس تجربيات زيادی کسب کرد. از جمله او با پيچيدن سيم های ظريف و عايق بندی شده به دور هسته های آهنی مغناطيس های الکتريکی پر قدرتی را به وجود آورد. سپس به کشف پديدهٔ خودالقايی نائل آمد. او هم چنين يک موتور الکتريکی ساخت که بعداً در تلگراف بسيار مورداستفاده قرار گرفت.
يکای ضريب خودالقايی به احترام او هانریناميده می شود.
7- مایکل فارادی Michael Faraday
1867 - 1791
فارادی، فيزيک دان و شيمیدان انگليسی، شاگرد يک صحاف بود و به علوم علاقهٔ زيادی داشت. او در کلاس های درس همفری ديوی، شيمی دان معروف آن زمان، حضور می يافت و با يادداشت هايی که آماده می کرد، چنان بر ديوی تأثير گذاشت که از سوی استاد به عنوان دست يار در آزمايشگاه سلطنتی منصوب شد. سرانجام فارادی جانشين ديوی در مديريت آزمايشگاه سلطنتی شد. اولين پژوهش های فارادی در شيمی بود. اما کمی بعد به الکتريسيته و مغناطيس روی آورد و کمک زيادی به پيش برد آن علوم کرد.
او با انجام آزمايش های منظم توانست پديدهٔ القای الکترومغناطيسیرا کشف کند. با اين که فارادی در اصل يک آزمايشگر بود ولی با معرفی مفهوم ميدان و تشخيص اين که ميدان های الکتريکی و مغناطيسی را می توان توسط اين خطوط نشان داد، کمک های زيادی به درک بهتر مفهوم ميدان کرد.
به پاس خدمات او يکای ظرفيت خازن را در سيستم بين المللیSI با فاراد (F) نشان می دهند.
8-هانریش فردریش امیل لنز Heinrich Friedrich Emil Lenz
1865 - 1804
هنريچ لنز در سال 1804در شهر تارکو روسيه به دنيا آمد. او استاد دانشگاه سن پترزبورگبود که پس از فارادی آزمايشات بسياری را انجام داد. قانون الکترومغناطيسیکه قطبيت ولتاژ دو سر يک سيم پيچ که به واسطهٔ تغيير جريان به وجود می آيد، به افتخار او تحت عنوان قانون لنزناميده شده است.
از دوران اوليهٔ زندگی او اطلاعات کمی در دست است، اما تصور می شود که او در ابتدا برای کشيش شدن مطالعه می کرده است
9-جیمز کلرک ماکسول James Clerk Maxwell
1879 - 1831
ماکسول در اسکاتلند به دنيا آمد. او از کودکی بسيار کنجکاو و دقيق بود و به بازی با ماشين و دستگاه های مکانيکی علاقهٔ زيادی داشت. رفته رفته علاقه و توجه او به رياضيات زيادتر شد و در اين زمينه استعداد فوق العاده ای از خود نشان داد.
10-آندره ماری آمپرAndre Marie Amper
1836 - 1775
آندره ماری آمپر در سال 1775در شهر ليون فرانسه به دنيا آمد. او کودک نابغه ای بود که تا سن 12سالگی تمام رياضيات را آموخته بود. او در سال 1801به عنوان استاد فيزيک و شيمی در دانشگاه بورگ مشغول به کار شد و در سال 1809به عنوان استاد رياضيات در دانشگاه پلی تکنيک ايکل شروع به کار کرد.
آمپر در اوايل سال 1820، فرضيهٔ الکتريسيته و خاصيت آهن ربايی را مطرح کرد که مبنای پيشرفت اين فرضيه در قرن نوزدهم شده است. او اولين کسی بود که دستگاه اندازه گيری جريان الکتريکی را ساخت.
واحد جريان الکتريکی به احترام او به نام آمپر ناميده شده است.
11-آلساندرو ولتا Alessandro Volta
1827 - 1745
آلساندرو به سال 1745در شهر کوموی ايتاليا به دنيا آمد. او فيزيکدانی بود که دستگاه توليد کنندهٔ الکتريسيتهٔ ساکن را اختراع و گاز متان را کشف کرد. او به سال 1778به عنوان استاد فلسفهٔ طبيعی در پاويا منصوب شد. او از دوست خود لوييچی گالوانی الهام گرفت و در زمينهٔ واکنش هايی ميان فلزات ناهمگن (متفاوت) تحقيقاتی را انجام داد و در سال 1800اولين باتری را اختراع کرد.
امروزه نام او به عنوان واحد پتانسيل الکتريکی يعنی ولت به کار می رود. هم چنين به احترام او، پتانسيل الکتريکی به نام ولتاژ شناخته می شود.
12-هاینریش رودلف هرتز Heinrich Rudolf Hertz
1896 - 1857
هنريچ رودولف هرتز يک فيزيک دان آلمانی بود که در سال 1857به دنيا آمد، او اولين شخصی بود که امواج الکترومغناطيسی (راديويی) را دريافت و پخش کرد. بين سال های 1885تا 1889که وی استاد فيزيک بود، توانست امواج الکترومغناطيسی را در آزمايشگاه توليد و طول موج و سرعت آن ها را اندازه گيری کند.
او ثابت کرد که ماهيت انعکاس و شکست امواج الکترومغناطيسیمشابه امواج نور است.
واحد فرکانس به احترام او به نام هرتزناميده شد.
13-لردکلوين William Thomson Baron Kelvin
1907- 1824
انتقال اطلاعات به آن سوی اقيانوس اطلس از طريق کابل های زيردريايی، تحليل رياضی الکتريسيته و ترموديناميک و وحدت بخشيدن به حوزه های مختلف فيزيک از دلايل شهرت اوست.
14-نيکولا سعدی کارنو Nicolas Léonard Sadi Carnot
1832 - 1796
کارنو در يک خانوادهٔ برجسته و ممتاز فرانسوی به دنيا آمد. پدرش رياضیدان انقلابی و طراح نقشه های جنگی بودکه به علت ابداع روش های نوين و مؤثر جنگی در مقابله با دولت های اروپايی طراح پيروزی نام گرفته بود.
پدر کارنو به فرهنگ و ادب فارسی عشق می ورزيد و به علت علاقه زيادش به سعدی،نام ميانی فرزندش را سعدینهاد.کارنو در شانزده سالگی وارد مدرسه پلی تکنيک شد.گيلوساک، پواسون، آراگو و آمپر از جملهٔ استادان او بودند. پس از اتمام تحصيلات در مدرسه پلی تکنيک وارد ارتش فرانسه شد.
کارنو پس از تحقيقات زياد به اين نتيجه رسيد که بيشترين بازدهی که می توان از هر نوع ماشين گرفت به اختلاف دمای دو چشمهٔ سرد و داغ بستگی دارد. برای اين کار او چرخه ای را معرفی کرد که اکنون به افتخار او « چرخهٔ کارنو» ناميده می شود. کارنو در جوانی و در اوج فعاليت علمی اش در سی وشش سالگی بر اثر ابتلا به بيماری وبا که در آن زمان همه گير شده بود چشم از جهان فرو بست.