مطالب کمک درسی پودمان 10 پوشاک کاروفناوری هفتم
ویژگی های نخ
تاب نخ
در عملیات ریسندگی، پس از صاف و موازی کردن الیاف، به منظور ایجاد چسبندگی و اتصال بین الیاف و استحکام بخشی به نخ، دستهٔ الیاف به دور یکدیگر تابیده می شوند.
راجع به تاب نخ، دو ویژگی مطرح است، که عبارت اند از: جهت تاب و مقدار تاب
جهت تاب
دسته ای از الیاف را ،که به صورت موازی کنار هم قرار دارند، در نظر بگیرید اگر انتهای دستهٔ الیاف را در جهت حرکت عقربهٔ ساعت یا خلاف جهت حرکت عقربهٔ ساعت بچرخانید، در دستهٔ الیاف تاب ایجاد می شود.
اگر جهت چرخش ،درجهت حرکت عقربهٔ ساعت باشد تاب Zدر نخ ایجاد می شود. به عبارت دیگر، جهت قرارگیری الیاف در نخ بر قسمت مرکزی حرف Z منطبق می شود
اگر جهت چرخش، در جهت خلاف حرکت عقربهٔ ساعت باشد تاب S در نخ ایجاد می شود. به عبارت دیگر، جهت قرارگیری الیاف در نخ بر قسمت مرکزی حرف Sمنطبق می شود.
جهت تاب نخ تأثیر چندانی بر ظاهر پارچه بافته شده از آن ندارد .اما با توجه به اینکه نخ های با تاب Sو Zنور را در جهت های عکس یکدیگر منعکس می کنند ،در صورت استفاده از نخ های با تاب Sو Zبا ترتیب های مشخص در پارچه ،می توان حالت سایه روشن در پارچه ایجاد کرد.
هدف از تاب دادن عبارت است از ایجاد چسبندگی و اتصال بین الیاف و استحکام بخشی به نخ. اگر مقدار تابی که به نخ داده می شود کم باشد، به دلیل چسبندگی کم بین الیاف ،از استحکام نخ کاسته می شود و در اثر کشش ،الیاف به راحتی روی هم سر می خورند و نخ پاره می شود. همچنین به دلیل زیاد بودن فواصل بین الیاف در نخ، نخ های با تاب کم ،نرم هستند و حالت پفکی و حجیم دارند. معمولا از نخ های با تاب کم، برای بافت پارچه های تریکو استفاده می شود.
هرگاه مقدار تابی که به نخ داده می شود زیاد باشد، به دلیل چسبندگی زیاد بین الیاف، استحکام نخ افزایش می یابد و به دلیل کم بودن فواصل بین الیاف در نخ، نخ های با تاب زیاد، سفت، فشرده و توپُر هستند معمولاً از نخ های با تاب زیاد برای بافت پارچه های تاری پودی استفاده می شود.
اگر تابی که به نخ داده می شود بسیار زیاد باشد، موجب پیچیدن نخ به دور خود می شود، که به آن اصطلاحاًتاب زدگی یا پاملخی می گویند
نمرۀ نخ
نمرهٔ نخ ، از ضخامت نخ خبر می دهد. به عبارت دیگر، نمرهٔ نخ، ظرافت و نازکی یا ضخامت و کلفتی نخ را تعیین می کند.
نمرهٔ نخ به دو روش بیان می شود که عبارت اند از: روش مستقیم و روش غیر مستقیم
روش مستقیم
در روش مستقیم ،طول ثابتی از نخ در نظر گرفته می شود و وزن آن به عنوان نمره نخ بیان می شود. در این روش ،نخ های ظریف، دارای نمرهٔ کمتر و نخ های ضخیم دارای نمرهٔ بیشتر هستند .
واحدهای متداول برای نمرهٔ نخ در روش مستقیم عبارت اند از :تکس ،دسی تکس و دنیر
تِکس
این واحد، وزن 1000 متر از نخ را بر حسب گرم نشان می دهد. برای مثال، اگر 1000متر از نخ، 20 گرم وزن داشته باشد، نمرهٔ آن نخ 20 تکس خواهد بود. این واحد با علامت texنشان داده می شود.اگر نمرهٔ دو نخ به ترتیب 20و 30تکس باشد، نخی که نمرهٔ آن 20تکس است ظریف تر از نخ دیگر است. زیرا وزن 1000متر از نخ اول، 20 گرم است، در حالی که وزن 1000متر از نخ دوم، 30 گرم است.
دسی تکس
این واحد، وزن 10000متر از نخ را بر حسب گرم نشان می دهد. برای مثال، اگر 10000متر از نخ، 20گرم وزن داشته باشد، نمرهٔ آن 20دسی تکس خواهد بود.این واحد با علامت dtexنشان داده می شود و معمولاً از آن برای بیان نمرهٔ نخ های یک سره و نخ های ظریف استفاده می شود.
دنیر
این واحد، وزن 9000متر از نخ را بر حسب گرم نشان م یدهد. برای مثال، اگر 9000متر از نخ، 20گرم وزن داشته باشد، نمرهٔ آن 20دنیر خواهد بود. این واحد با علامت den نشان داده می شود و معمولاً از آن برای بیان نمرهٔ نخ های یک سره استفاده می شود.
روش غیر مستقیم
در روش غیر مستقیم، وزن ثابتی از نخ در نظر گرفته می شود و طول آن به عنوان نمره نخ بیان می شود. در این روش،نخ های ظریف دارای نمرهٔ بیشتر و نخ های ضخیم دارای نمرهٔ کمتر هستند. واحدهای متداول برای نمره نخ در روش غیرمستقیم عبارت اند از: متریک و انگلیسی (پنبه ای)
متریک
این واحد، طول یک گرم از نخ را برحسب متر نشان می دهد. برای مثال اگر 50 متر از نخ، یک گرم وزن داشته باشد، نمرهٔ آن نخ 50متریک خواهد بود. این واحد باعلامت Nmنشان داده می شود.
اگر نمرهٔ دو نخ به ترتیب 20و 30متریک باشد، نخی که نمرهٔ آن 30متریک است ظریف تر از نخ دیگر است. زیرا 30متر از نخ دوم یک گرم وزن دارد، در حالی که 20متر از نخ اول یک گرم وزن دارد.
این واحد، تعداد 840یارد از طول نخ را که 1 پوند وزن دارد نشان می دهد. برای مثال اگر نمرهٔ یک نخ 20 انگلیسی باشد؛یعنی 20× 840 که 16800یارد از آن نخ برابر یک پوند است. این واحد با علامت Ne نشان داده می شود.