مطالب تکمیلی در تدریس پودمان 5 کسب وکار
كار و كارآفريني
كارآفرين كيست؟
به دليل نقش و جايگاه ويژه ي كارآفرينان در روند توسعه و رشد اقتصادي، بسياري از دولت ها در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه تلاش مي كنند با حداكثر امكانات و بهره برداري از دستاوردهاي تحقيقاتي، شمار هرچه بيش تري از جامعه را كه داراي ويژگي هاي كارآفريني هستند به آموزش در جهت كارآفريني و فعاليت هاي كارآفرينانه تشويق و هدايت كنند. كارآفرينان با مهارتي كه در تشخيص فرصت ها و موقعيت ها و ايجاد حركت درجهت توسعه اين موقعيت ها دارند، پيشگامان حقيقي تغيير در اقتصاد و تحولات اجتماعي محسوب مي شوند. آن ها تصديق مي كنند كه موفّقيت و بقا در چشم اندازهاي برخاسته از فردا، نيازمند چالاكي، قوه ي ابتكار و خلّاقيت است .
علاوه بر اين كارآفريني به ريسك پذيري، نوآوري و كنش كارآفرينانه هم نياز دارد . براساس نظريات اقتصادي و تجارب حاصله در اقتصادهاي رو به رشدكارآفرينان موتور محركه ي توسعه و رشد اقتصادي محسوب مي شوند و بالطبع اشتغال زايي يكي از ره آوردهاي مهم كارآفريني مي باشد.
كارآفرينان نقش كليدي در توسعه ي اقتصادي و تحولّات اجتماعي دارند. كارآفرينان به عنوان عناصر اصلي در تسريع توسعه ي كشورهاي درحال توسعه و در تجديد حيات و استمرار توسعه كشورهاي صنعتي مورد توجه و مطالعه بوده اند. در شرايط كنوني اقتصاد كشورمان كه با مسايل و نارسايي هاي مهمي نظير بيكاري يا كم كاري به ويژه فارغ التّحصيلان دانشگاه ها و نيروي انساني متخصص ، عدم تحرك و رشد اقتصادي ناكافي روبه روست ، پرورش و آموزش كارآفرينان كشور از اهمیت مضاعفي برخوردار است .
كلّيات موضوع كارآفريني
تعاريف و مفهوم كارآفريني:واژه ي كارآفريني واژه اي است نو و جديد، كه از كلمه اش نمي توان به مفهوم واقعي آن دست يافت . اين واژه معادل Entrepreneurship در زبان انگليسي است و ريشه ي آن از زبان فرانسوي گرفته شده است . به عبارت ديگر هنوز درفارسي معادل دقيقي براي انتقال مفهوم كارآفريني وجود ندارد و اغلب واژه ي كارآفريني، شنونده ي نا آشنا به آن را به اشتباه مي اندازد.به طور كلّي كارآفريني از ابتداي خلقت بشر و همراه با او در تمام شئون زندگي حضور داشته و مبناي تحولات و پيشرفت هاي بشري بوده است . ليكن تعاريف زياد و متنوعي از آن شده است . با اين همه ، مفهوم و ماهيت اصلي كارآفريني هنوز شناخته شده نيست و نمي توان تعريف استاندارد و جامع و مانعي از آن به دست داد.
پاسخ به پرسش هاي زير در شناخت بهتر مفهوم كارآفريني مؤثّر خواهد :
چه كسي كارآفريني مي كند؟(كارآفرين كيست ؟)
كارآفرين چرا كارآفريني مي كند؟(علل كارآفريني چيست ؟)
كارآفرين چه كاري را انجام مي دهد؟ (كارآفريني چيست ؟)
كارآفرين چگونه كارآفريني مي كند؟(مكانيسم و فرآيندكارآفريني چگونه است ؟)
كارآفريني تحت چه شرايط زماني و مكاني وقوع مي يابد؟(بستر و محيط كارآفريني بايد چگونه باشد؟)
به طور خلاصه ، كارآفرين سازمان دهنده و فعال كننده ي يك واحد اقتصادي (يا غيراقتصادي) و كسب و كار به منظور دستيابي به سود (دستاوردهاي) شخصي (يا اجتماعي) است . يك كارآفرين به منظور تحقّق ايده اش عوامل مورد نياز مانند: زمين ، نيروي كار، مواد مصرفي و سرمايه را فراهم آورده و با استفاده از قدرت تصميم گيري، مهارت ها واستعدادهاي فردي اش در طرّاحي، سازماندهي، راه اندازي و مديريت واحد جديد، ايده اش را محقّق مي سازد و از اين راه به كسب درآمد مي پردازد. هم چنين در اين راه عدم موفّقيت را به دليل فعاليت در محيط غيرقابل كنترل و مبهم و با موانع پيش بيني نشد ه مي پذيرد .
از نظر علم اقتصاد، كارآفرين فردي است كه با صر ف زمان و انرژي لازم ، منابع ، نيروي كار،مواد اوليه و ساير دارايي ها را به گونه اي هماهنگ مي سازد كه ارزش آن ها و يا محصولات حاصل از آن ها نسبت به حالت اوليه اش افزايش يابد (ايجاد ارزش افزوده كند). همچنين كارآفرين سرمايه دار نيست ولي قادر است از سرمايه ها ي راكد به خوبي استفاده كند .همچنين او مخترع ، عالم ، متخصص و هنرمند نيست ولي توان بهره برداري مناسب از علم ،تخصص و هنر ديگران را دارد.
به طور كلّي؛ كارآفريني به فرايند شناسايي فرصت هاي جديد، ايجاد كسب و كار و سازمان هاي جديد، نوآور و رشد يابنده براي بهره برداري از فرصت هاي شناسايي شده اطلاق مي شود كه در نتيجه ي آن كالاها و خدما ت جديدي به جامعه عرضه مي شود.
اهمیت كارآفريني
موتور حركت و رشد اقتصاد يك جامعه كارآفرينان هستند كه در محيطي رقابتي و در شرايط عدم تعادل جامعه را به حركت در مي آورند و توسعه مي بخشند . كليد مو فّقيت كارآفريني، يافتن روش هاي خلّاقانه اي است كه با به كارگيري تكنولوژي هاي جديد يا بازاريابي بهتر، سريعتر و كم هزينه تر كالاهاي جديد، خواسته هاي بشري را به نحو احسن برآورده مي سازند. اين به معناي توليد كالاهاي موجود با هزينه هاي كم تر يا ارتقاي كيفيت آن ها و يا به معناي ايجاد بازارهايي براي كالاهاي كاملاً جديد است .
تعاريفي كه از كارآفريني ارايه شد، مبين آن است كه ، كارآفرين منتظر سرمايه گذاري و ايجاد شغل از طرف دولت نيست . او خود با شناخت صحيح از فرصت ها و استفاده از سرمايه هاي راكد امكاناتي را فراهم نموده و با سازماندهي و مديريت مناسب منابع ، ايده ي خويش را عملي مي نمايد. او تنها خودش شاغل نمي شود، بلكه بدون اتّكا به دولت ، در بخش غيردولتي براي تعداد ديگري نيز شغل مي آفريند و علاو ه برآن نقش مهمي در توليد و اشتغال مولد دارد. اين امر سبب كاهش نرخ بيكاري بدون نياز به سرمايه گذاري دولت براي ايجاد اشتغال مي گردد. البتّه دولت مي تواند با ارايه ي تسهيلات و پيگيري سياست هاي مناسب ، حركت كار آفرينان را شدت و شتاب بخشد.
اهمیت كارآفريني از نظر ايجاد اشتغال
كارآفريني مترادف ايجاد اشتغال نيست . كارآفريني در واقع فرآيند ايجاد و تأسيس كسب و كار يا سازمان جديد است، اما يكي از اثرات قابل توجه آن ايجاد اشتغال است .
نكته : در شرايط اقتصادي فعلي و نرخ بالاي بيكاري در كشورمان، ناخودآگاه كلمه ي كارآفريني و كلمه ي اشتغال زايي موارد استفاده ي مشابهي پيدا كرده است و كلمه ي كارآفريني براي مجموعه اقداماتي كه به ايجاد اشتغال مي انجامد نيز استفاده مي شود. مثلاً به هرگونه سرمايه گذاري كه باعث ايجاد اشتغال شود يا هرگونه افزايش مهارت فنّي يا حرفه اي كه احتمال اشتغال به كار را افزايش دهد و براي كسي كار ايجاد كند نيز كارآفريني اطلاق مي شود. ليكن هيچ كدام از اين ها كارآفريني كه در نظريات توسعه مطرح شده است نمي باشد چرا كه براساس نظريات اقتصادي و تجارب حاصله در اقتصاد هاي روبه رشد كارآفرينان موتور محرّكه ي توسعه و رشد اقتصادي محسوب مي شوند و در نتيجه اشتغال زايي يكي از فرآورده ها و معلول هاي مهم آن مي باشد.
نقش و ويژگي هاي كارآفرينان در جامعه
كارآفرينان به عنوان موتور توسعه ي اقتصادي، نقش ها و ويژگي هاي مختلف و متنوعي را در جامعه ايفا مي كنند كه هر يك از اهمیت ويژه اي برخوردار است. از طرفي هر كار آفرين بالقوه يا بالفعل ، به يك نسبت از اين ويژگي ها و قابليت ها برخوردار نيست. لذا كارآفرينان طيف متنوعي را شامل مي شوند كه همين باعث تنوع در تعريف كارآفريني و كارآفرين شده است .
ويژگي هاي كارآفرينان
نوآوري - خلّاقيت - مخاطره پذيري - اعتماد به نفس - دانش فنّي - استقلال - هدف گرا - عكس العمل مثبت نسبت به مشكلات و موانع - توانايي به ايجاد ارتباطات - توفيق طلبي و تمايل به مسؤوليت پذيري
نقش و آثار كارآفرينان در جامعه
- عامل اشتغال زايي
- عامل ترغيب و تشويق سرمايه گذاري
- عامل تعادل در اقتصاد هاي پويا
- عامل تحول و تجديد حيات ملّي و محلّي
- عامل توليد (همانند زمين، نيروي كار و سرمايه)
- عامل ساماندهي و سازماندهي منابع و استفاده ي اثربخش از آن ها
- عامل انتقال تكنولوژي
- عامل شناخت، ايجاد و گسترش بازارهاي جديد
- عامل نوآوري و روان كننده ي تغيير
- عامل كاهش بوروكراسي اداري (كاهش پشت ميزنشيني و مشوق عمل گرايي)
- عامل تحريك و تشويق حس رقابت
- عامل يكپارچگي و ارتباط بازارها
ضرورت پرورش و آموزش كارآفرينان
به طور سنّتي در جوامع صنعتي و به طور معمول در كشور ما كارآفرينان از طريق سعي و خطا و بقاي اصلح انتخاب شده اند. كساني كه در خود توان ايجاد كسب و كار جديد را مي بينند با كشف فرصت هاي موجود در جامعه انجام نوعي مطالعه امكان سنجي فنّي و اقتصادي، بسيج منابع پراكنده و مالي و انساني، دست يابي به تكنولوژي ها ي مرتبط و بالأخره با قبول خطر شكست وارد ميدان كسب و كار مي شوند. اما از اين ميان اين گروه معمولاً جمع كوچكي خطر شكست زودرس را پشت سر مي گذراند و به مراحل پيشرفته تر كسب و كار مي رسند.
كارآفريناني كه بدين نحو وارد عرصه كسب و كار مي شوند معمولاً از آموزش ويژه اي جز آن چه در مشاغل قبلي خود آموخته اند برخوردار نيستند. گر چه خصايص ذاتي و موروثي افراد مانند هوش ، خلّاقيت ، عزم و اراده و جسار ت و خطرپذيري، سهم مهمي در شخصيت و عملكرد كارفرمايان داشته است ، ليكن اين گونه نيست كه هر كس داراي اين ويژگي ها باشد حتماً يك كارآفرين است . بلكه او يك كارآفرين بالقوه مي باشد.