نهج البلاغهكه نمايانگر گوشه اى از انديشه بلند و آسمانى حضرت علىعليه السلام است. از يكهزار سال پيش، به صورت كتاب جاودانه، در اختيار جهان و جهانيان قرار گرفته و دنيا را با تحسين و حيرت روبرو كرده است. اين كتاب، مجموعه يى از گفتارها، پند و اندرزها، نامه ها و نوشته ها، سخنان كوتاه و پر مغز آن امام بزرگوار است، كه توسط دانشمند بر جسته اسلامى،(سيد رضى)در پايان قرن چهارم و آغاز قرن پنجم هجرى، گرد آورى شده است. (سيد رضى)سخنان والا و نوشته هاى بى همتاى امام عليه السلام را، در كتاب نهج البلاغه، به سه بخش اصلى تقسيم كرده كه ترتيب آنها چنين است
1- خطبه ها 2-نامه ها 3- سخنان كوتاه
نوجوانانى كه در ايران انقلابى و اسلامى زندگى مى كنند، بر خلاف نسل هاى گذشته، به خوبى با (خطبه)و معنى آن،آشنا هستند.زيرا يا خود، همراه پدر و مادر و بزرگترهايشان، در نماز جمعه شركت مى كنند و خطبه امام جمعه شهرشان را از نزديك مى شوند .يا بوسيله راديو و تلويزيون، كه خطبه هاى نماز جمعه را پخش مى كنند، با معنى و مفهم خطبه، آشنا شده اند . خطبه، مجموعه گفتارهايى است، كه امام جمعه، براى مسلمانانى كه در نماز جمعه شركت كرده اند، بيان مى كند. در اين گفتارها، مسائل و مطالب گوناگونى مطرح مى شود، تا ضمن آن، آگاهى لازم، به امت مسلمان داده شود: آگاهى هايى در باره توحيد و خداشناسى، اصول عقايد اسلامى، بحثها و مسائل قرآن، فلسفه بعثت پيامبران و مسئله ظهور آخرين امام، و امامت، موضوع امت و امامت و هر مسئله ديگرى كه مطرح ساختن آنها لازم باشد مانند مسائل گوناگون سياسى و اجتماعى كه در جامعه مسلمانان پيش مى آيد. از اين رو، امام جمعه در خطبه هاى خود، پيرامون اينگونه مسائل نيز توضيحات لازم را مى دهد، تا ذهن امت مسلمان نسبت به آنها روشن شود و فريب دشمنان خدا و دين خدا را نخورند. اما بايد دانست كه خطبه هاى امام علىعليهالسلام، مخصوص روزهاى جمعه نبود. بلكه چون در دوران حكومت آن حضرت، نماز تمام روزهاى هفته به صورت جماعت خوانده مىشد، هميشه براى ايراد خطبه، فرصت مناسب وجود داشت. امام عليهالسلام نيز، هر گاه كه مسئله فورى و مهمى پيش مى آمد، كه لازم بود با مسلمانان در ميان گذاشته شود، بر منبر قرار مى گرفت و به ايراد خطبه و روشنگرى ذهن مسلمانان مى پرداخت. خطبه هايى كه در نهج البلاغه گرد آورى شده، تنها 238 خطبه، از صدها خطبه آن حضرت است. با اين حال، بخش خطبه ها، در نهج البلاغه،از دو بخش بعدى كه نامه ها و سخنان كوتاه امام (ع) را در بر دارد، مفصلتر و بلندتر است. خطبه هاى نهج البلاغه، بيشتر در موضوع توحيد و خداشناسى، بحث درباره رسالت و معرفى مقام والاى رسول اكرم (ص)، مسائل و مباحث اسلامى و قرآنى، مسائل سياسى و اجتماعى جهان اسلام، و دعوت مسلمانان به سركت در جهاد و استقبال از شهادت در راه خدا و دين خدا بيان شده است.
بخش نامه هاى نهج البلاغه،آثارى را كه از قلم گهربار آن حضرت تراوش كرده است، در بر دارد. و اين آثار، عبارت از نامه هايى است كه امام عليه السلام، پيرامون مسائل و حكومت اسلامى و امت مسلمان، براى دوستان و نزديكان، و حتى براى دشمنان خود نوشته است. همچنين نامه ها و فرمانهايى است كه آن حضرت، براى فرمانداران و استانداران و مسئولان حكومتى امور مسلمانان نوشته، و در هر يك، عالي ترين اصول حكومت و كشوردارى، بهترين راه خدمت به مردم، و بخصوص حفظ حقوق افراد ضعيف و طبقه مستضعف را تعيين كرده، و كاركنان حكومت اسلامى را، به رعايت يكايك اين دستورات، موظف ساخته است. علاوه بر اينها، مكاتبات، و اصولا در تمامى نامه ها و نوشته هاى امام عليهالسلام، علاوه بر مسائل آن روز، از يك سو، اصول زندگى در پرتو اسلام و در حكومت اسلامى بيان شده، و از سوى ديگر، مسائل تربيتى و اخلاقى و اعتقادى اسلام، و از ديدگاه آن حضرت روشن شده است.
درباره سخنان كوتاه
سومين بخش نهجالبلاغه، در بردارنده سخنان كوتاه امام عليهالسلام است كه بيشتر آنها، از يك يا دو جمله فشرده تشكيل شده است.اما همين گفته هاى بسيار كوتاه و يكى دو جمله هايى، كه بين مردم به (كلمات قصار)معروف شده، هر يك دريايى از معنى را در خود جاى داده است.كلمات قصار على عليهالسلام بيشتر دربردارنده پند و اندرزهاى آن حضرت، و راهنمايى هاى بى نظيرى درباره روش صحيح اعتقادى و تربيت اسلامى است. مطالب عميق و پرمعنايى كه در اين جمله هاى كوتاه وجود دارد، چنان است كه دوست و دشمن،آن را همچون ساير آثار گسترده و مفصل امام (ع)، پس از قرآن كريم و گفتارهاى رسول اكرم (ص)، عالى ترين راهنماى بشر، براى زندگى پاك و سعادت آميز دانسته اند. طورى كه هر كدام از اين سخنان فشرده، صدها درس زندگى و سرمشق انسانيت، و خوب بودن و خوب زيستن، در خود نهفته دارد.
پس از آشنائى مختصر با مطالب سه گانه نهج البلاغه، اكنون بايد گفت كه: نهج البلاغه،علاوه برداشتن مطالب عميق و معانى والا و ارزنده، و مفاهيم انسان ساز خود، از لحاظ طرز نگارش نيز مقام ارجمندى دارد . نثر اين كتاب و شيوه نگارش حضرت، چنان شيوا و دلنشين است، كه در زبان و ادبيات عرب، هرگز نظيرى نداشته و بعدها در طول چند قرن نيز، نظيرى براى آن پيدا نشده است.و از همين رو، براى آن نام نهج البلاغه يعنى ( راه و روش شيوايى گفتار و رسايى كلام )انتخاب شده است.